ثبتشده درتاریخ چهارشنبه 4 دیماه 98بشماره سریال درسایت شعرنو
اینستا گرام
درآغوشم بگیر امشب بده گرمی تن سردم
که موج غم فروریزدازاین تندیس پردردم
توانم نا توان گردیده دیگرخسته ام ازخود
شدم مانند پرگاری که دورخودفقط گردم
که میداندچودردعاشقی اکنون هویداشد
فراوان عاشقی دیگر میان کوچه پیداشد
نمیدانم منم عاشق ویا این قوم ویرانگر
شدم دیوانه ومجنون چراکارم معماشد
بیاکابوس تنهایی بچین ازدوش مایوسم
منم مانند یوسف دردل چاهم که محبوسم
زلیخا گرشوی ، حال من دیوانه میفهمی
دگرظلمم مکن روزی خوری آخرتوافسوسم
s@rv
shereno.com/profile.php?=5531
sheresarv.blogfa.com
منبع
درباره این سایت